پادشاهی پوراندخت نشانگر فرهنگ ایران باستان:
پوراندخت نخستین شاهنشاه زن ساسانی و دختر خسروپرویز شاهنشاه ساسانی است.
پوراندخت دختر خسروپرویز، پادشاه نیرومند ساسانی بود و پس از كودتای برادرش شهربراز در برابر پدر كشتن شهربراز به پادشاهی برگزیده شد و بر تخت شاهان ساسانی تكیه زد. دربارهی چگونگی به پادشاهی رسیدن پوراندخت و جانشینی وی بر پادشاه پیشین اخبار و گزارشهای گوناگونی در سرچشمههای گوناگون آمده است. برخی سرچشمهها از جمله فرهنگ جامع شاهنامه نوشتهی زنجانی، پادشاهی وی را پس از اردشیر سوم گزارش نموده و رستگار فسایی در فرهنگ نامهای شاهنامه به تختنشستن وی را پس از كشتهشدن فرایین آورده است و در كتاب از آفرینش تا یزدگرد، آغاز پادشاهی وی را پس از كشتهشدن جوانشیر گزارش نموده است. كیوان شهریاری در اساتیر ایران و میانرودان گزارش نموده چون شیرویه همهی برادرانش را كشته بود و هیچ فرزندی از خسروپرویز نمانده بود تا به پادشاهی برسد و تنها دو دختر وی پوراندخت و آزرمیدخت مانده بودند، پوراندخت را به پادشاهی برگزیدند و سكه به نام وی ضرب نمودند. در كتاب ایران در آستانهی یورش تازیان آمده پس از مرگ اردشیر سوم پیشینیان خسروپرویز باقی نمانده بود سپاه تیسفون (پایتخت ساسانی) وی را به شاهی برگزید. انگیزهی پادشاهی پوراندخت نبودن مردانی شایسته برای پادشاهی نبوده بلكه برگزیده شدن وی به این جایگاه را از بنیاد تمدن و فرهنگ درخشان و گستردهی ایران زمین دانسته و اینكه بانوان فرهیخته به پایگاههای بلند هازمانی(=اجتماعی) میرسیدند، پیشرفته بودن هازمان باستانی ایران نشان میدهد. خوارزمی در كتاب مفاتیح، وی را با لقب سعیده میشناساند و در بیشتر سرچشمهها وی را دادگستر خواندهاند. بلعمی در تاریخ خود آورده پوراندخت چنان داد بگسترانید كه هیچگاه در روزگاران گذشته مانندی برای آن دیده نشده بود. زرینكوب گفته آنچه دربارهی دانش پوراندخت در روایتها آمده با دیگر سرچشمهها ناسازگار مینماید و گونهای روایت ساختگی برای پوشاندن خفت در چشم همسایگان از گزینش وی به پادشاهی بوده است.
پوراندخت در ۶۳۱میلادی بر تخت نشست. به گفتهی حمزه اصفهانی پوراندخت پیراهنی زیبا و منقوش و سبزرنگ بر تن، شلواری به رنگ آبی آسمانی بر پای و تاجی از نگینهای آبیرنگ بر سر میگزاشت و بر تخت شاهنشاهان ساسانی تكیه مینمود. وی در نامه و سخنرانی آغازین پادشاهی خود همگان را به دادگستری و فرمانبرداری خواند و گفت پادشاهی وابسته به زن یا مرد نیست بلكه به دادگری بسته است. ایشان مانده مالیات کشاورزان را بخشید و از آن گذشت و عاملان كودتاهای پیدرپی در دربار و قاتلان شاهان بهویژه قاتل اردشیرسوم به نام پیروز خسرو را كیفر رساند. وی سكه نو با نقشی نو ضرب نمود و فرمان داد با كشاورزان به نیكی رفتار شود و همهی پلها در گسترهی شاهنشاهی ساسانی بازسازی گردند.
در بیشتر سرچشمهها آمده كه بوراندخت صلیب عیسی مسیح را كه خسروپرویز آنرا از بیتالمقدس به غنیمت آورده بود و این كار را كه شوند (:دلیل) بروز جنگهای خونین میان ایران و روم شده بود را به هراكلیوس امپراتور روم شرقی بازگرداند و با این كار به جنگهای بیستوشش ساله ایران و روم (۶۳۰-۶۰۴ترسایی) پایان داد و پس از آن صلح و آشتی پایدار میان ایران و روم بسته شد و با حفظ تمامیت ارضی ایران پشتیبانی و دوستی روم را نیز جلب كرد و هتا یاری نظامی از سوی هراكلیوس را نیز پذیرفت.
پوراندخت در زمان پادشاهی خود بنای آتشكده استینا و بناهایی در غهستان یزد ساخت كه امروزه به توران پشت نامور است. گویند شهربراز همسر پوراندخت بوده و بهوسیلهی وی كشته شده است. دربارهی مدت پادشاهی و پایان آن نیز گزارشهای گوناگونی در دست است. مدت پادشاهی وی را یكسال و چهارماه آوردهاند كه با مرگ پوراندخت در پاییز سال ۶۳۱ترسایی به پایان رسیدهاست. در شاهنامه مدت پادشاهی وی را هشت ماه گزارش كرده و درگذشت وی را در اثر بیماری دانسته است. برخی سرچشمهها استعفای وی را از پادشاهی پس از شكست سردارانش در جنگ با تازیان و آزردهشدن وی از این رخداد را گزارش كرده و بازگشت دوبارهی وی پس از بركناری آذرمیدخت (۶۳۲ترسایی) به پادشاهی گزارش شده و مرگ در اثر بیماری را نیز پایان كار بوراندخت آوردهاند. از آرامگاه این شاهنشاه زن ساسانی گزارشی در دست نیست.
(شیرین احمدی)
یارینامه:
۱- دایرهالمعارف زن ایرانی، جلد١.
۲- رستگار فسایی، فرهنگ نامهای شاهنامه، جلد۱.