پنجره ی اشتیاق را می گشایم
تا حدیث غربت را بر تو بازگو کنم
سکوت چشمانت...
"خویشتن" مشتاق را از من می گیرد
و من "خویشتن گم کرده"
در جستجوی "امتداد آشنا"
انعکاس غربت سالیانم را همراه لحظه ی خاموش
با بغضی شکسته در گلو ... بسیار می شنوم!
پنجره ی دلتنگ ...
تنهایی من و تو
غربت "ما" را به نظاره می ایستد!
" پنجره ها " ، استاد جهانگیر ریاضی