loading...
دبستان شهید یوسفی روستای معصوم آباد میربگ
محمد رشیدیان سیکه وندی بازدید : 93 دوشنبه 17 اسفند 1394 نظرات (0)

دوست دارم : با تو بگویم

به قدر یک "دلتنگی کودکانه"

به اندازه ی عبور از دلتنگی

و "ورود" به " دلتنگی دیگر"

در هوای تو باشم

به قدر یک نفس ...

برای امتداد دلتنگی

دوست دارم!

ما در انتهای دنیا ...

از انتهای دنیا ...

صدایی را می شنویم

که عبور "مهربانی" را

از سرزمین "نامهربانی"

بسیار غریبانه می سراید!


استاد جهانگیر ریاضی «پنجره ها»

محمد رشیدیان سیکه وندی بازدید : 126 دوشنبه 17 اسفند 1394 نظرات (0)

 

محمد علی پور و امیرحسین بدری

دانش آموزان باهوش دبستان شهید یوسفی

روستای معصوم آباد میربگ

نورآباد دلفان

 

مدرسه شهید یوسفی

سمت راست : امیرحسین بدری

سمت چپ : محمد علی پور

پایه ششم

برای مشاهده تصویر با کیفیت بهتر بر روی آن کلیک کنید .

 

محمد رشیدیان سیکه وندی بازدید : 261 دوشنبه 17 اسفند 1394 نظرات (0)

 

آزمون پیشرفت تحصیلی اسفند ماه

دبستان شهید یوسفی

روستای معصوم آباد میربگ

نورآباد میربگ

 

دبستان شهید یوسفی

پایه ششم

 

دبستان شهید یوسفی

پایه دوم

 

برای مشاهده همه تصاویر بر روی ادامه مطلب کلیک کنید .

 

 

محمد رشیدیان سیکه وندی بازدید : 659 یکشنبه 09 اسفند 1394 نظرات (0)

 

 

دانش آموزان مدرسه شهید یوسفی

 

روستای معصوم آباد میربگ

 

مدرسه شهید یوسفی

 

مدرسه شهید یوسفی

 

 

برای مشاهده همه تصاویر بر روی ادامه مطلب کلیک کنید .

 

محمد رشیدیان سیکه وندی بازدید : 134 یکشنبه 09 اسفند 1394 نظرات (0)

 

پایه ششم ابتدایی دبستان شهید یوسفی

روستای معصوم آباد میربگ

برای مشاهده تصویر با کیفیت بهتر بر روی آن کلیک کنید.

 

مدرسه شهید یوسفی

از راست به چپ :

محمد علی پور  - محمدجواد کرمی - آرمین خیری - علی نوری فیلی

 

 

محمد رشیدیان سیکه وندی بازدید : 137 یکشنبه 09 اسفند 1394 نظرات (0)

 

پایه اول دبستان شهید یوسفی روستای معصوم آباد میربگ

 

دبستان شهید یوسفی

 

 

برای مشاهده همه تصاویر بر روی ادامه مطلب کلیک کنید .

 

محمد رشیدیان سیکه وندی بازدید : 222 یکشنبه 09 اسفند 1394 نظرات (0)

 

کلاس تقویتی پایه ششم دبستان شهید یوسفی

روستای معصوم آباد میربگ

 

دبستان شهید یوسفی

 

دبستان شهید یوسفی

 

 

برای مشاهده همه تصاویر بر روی ادامه مطلب کلیک کنید .

 

 

محمد رشیدیان سیکه وندی بازدید : 166 چهارشنبه 05 اسفند 1394 نظرات (0)

پادشاهی پوراندخت نشانگر فرهنگ ایران باستان:

پوراندخت نخستین شاهنشاه زن ساسانی و دختر خسروپرویز شاهنشاه ساسانی است.
پوراندخت دختر خسروپرویز، پادشاه نیرومند ساسانی بود و پس از كودتای برادرش شهربراز در برابر پدر كشتن شهربراز به پادشاهی برگزیده شد و بر تخت شاهان ساسانی تكیه زد. درباره‌ی چگونگی به پادشاهی رسیدن پوراندخت و جانشینی وی بر پادشاه پیشین اخبار و گزارش‌های گوناگونی در سرچشمه‌های گوناگون آمده است. برخی سرچشمه‌ها از جمله فرهنگ جامع شاهنامه نوشته‌ی زنجانی، پادشاهی وی را پس از اردشیر سوم گزارش نموده و رستگار فسایی در فرهنگ نام‌های شاهنامه به تخت‌نشستن وی را پس از كشته‌شدن فرایین آورده است و در كتاب از آفرینش تا یزدگرد، آغاز پادشاهی وی را پس از كشته‌شدن جوان‌‌شیر گزارش نموده است. كیوان شهریاری در اساتیر ایران و میان‌‌رودان گزارش نموده چون شیرویه همه‌ی برادرانش را كشته بود و هیچ فرزندی از خسروپرویز نمانده بود تا به پادشاهی برسد و تنها دو دختر وی پوراندخت و آزرمیدخت مانده بودند، پوراندخت را به پادشاهی برگزیدند و سكه به نام وی ضرب نمودند. در كتاب ایران در آستانه‌ی یورش تازیان آمده پس از مرگ اردشیر سوم پیشینیان خسروپرویز باقی نمانده بود سپاه تیسفون (پایتخت ساسانی) وی را به شاهی برگزید. انگیزه‌ی پادشاهی پوراندخت نبودن مردانی شایسته برای پادشاهی نبوده بلكه برگزیده شدن وی به این جایگاه را از بنیاد تمدن و فرهنگ درخشان و گسترده‌ی ایران زمین دانسته و اینكه بانوان فرهیخته به پایگاه‌های بلند هازمانی(=اجتماعی) می‌رسیدند، پیشرفته بودن هازمان باستانی ایران نشان می‌دهد. خوارزمی در كتاب مفاتیح، وی را با لقب سعیده می‌شناساند و در بیشتر سرچشمه‌ها وی را دادگستر خوانده‌اند. بلعمی در تاریخ خود آورده پوراندخت چنان داد بگسترانید كه هیچ‌گاه در روزگاران گذشته مانندی برای آن دیده نشده بود. زرین‌كوب گفته آنچه درباره‌ی دانش پوراندخت در روایت‌ها آمده با دیگر سرچشمه‌ها ناسازگار می‌نماید و گونه‌ای روایت ساختگی برای پوشاندن خفت در چشم همسایگان از گزینش وی به پادشاهی بوده است.

پوراندخت در ۶۳۱میلادی بر تخت‌ نشست. به گفته‌ی حمزه اصفهانی پوراندخت پیراهنی زیبا و منقوش و سبزرنگ بر تن، شلواری به رنگ آبی آسمانی بر پای و تاجی از نگین‌های آبی‌رنگ بر سر می‌گزاشت و بر تخت شاهنشاهان ساسانی تكیه می‌نمود. وی در نامه و سخنرانی آغازین پادشاهی خود همگان را به دادگستری و فرمانبرداری خواند و گفت پادشاهی وابسته به زن یا مرد نیست بلكه به دادگری بسته است. ایشان مانده مالیات کشاورزان را بخشید و از آن گذشت و عاملان كودتاهای پی‌درپی در دربار و قاتلان شاهان به‌ویژه قاتل اردشیرسوم به نام پیروز خسرو را كیفر رساند. وی سكه نو با نقشی نو ضرب نمود و فرمان داد با كشاورزان به نیكی رفتار شود و همه‌ی پل‌ها در گستره‌ی شاهنشاهی ساسانی بازسازی گردند.
در بیشتر سرچشمه‌ها آمده كه بوراندخت صلیب عیسی مسیح را كه خسروپرویز آنرا از بیت‌المقدس به غنیمت آورده بود و این كار را كه شوند (:دلیل) بروز جنگ‌های خونین میان ایران و روم شده بود را به هراكلیوس امپراتور روم شرقی بازگرداند و با این كار به جنگ‌های بیست‌وشش ساله ایران و روم (۶۳۰-۶۰۴ترسایی) پایان داد و پس از آن صلح و آشتی پایدار میان ایران و روم بسته شد و با حفظ تمامیت ارضی ایران پشتیبانی و دوستی روم را نیز جلب كرد و هتا یاری نظامی از سوی هراكلیوس را نیز پذیرفت.
پوراندخت در زمان پادشاهی خود بنای آتشكده استینا و بناهایی در غهستان یزد ساخت كه امروزه به توران پشت نامور است. گویند شهربراز همسر پوراندخت بوده و به‌وسیله‌ی وی كشته شده است. درباره‌ی مدت پادشاهی و پایان آن نیز گزارش‌های گوناگونی در دست است. مدت پادشاهی وی را یكسال و چهارماه آورده‌اند كه با مرگ پوراندخت در پاییز سال ۶۳۱ترسایی به پایان رسیده‌است. در شاهنامه مدت پادشاهی وی را هشت ماه گزارش كرده و درگذشت وی را در اثر بیماری دانسته است. برخی سرچشمه‌ها استعفای وی را از پادشاهی پس از شكست سردارانش در جنگ با تازیان و آزرده‌شدن وی از این رخداد را گزارش كرده و بازگشت دوباره‌ی وی پس از بركناری آذرمیدخت (۶۳۲ترسایی) به پادشاهی گزارش شده و مرگ در اثر بیماری را نیز پایان كار بوراندخت آورده‌اند. از آرامگاه این شاهنشاه زن ساسانی گزارشی در دست نیست.
(شیرین احمدی)

یاری‌نامه:
۱- دایره‌المعارف زن ایرانی، جلد١.
۲- رستگار فسایی، فرهنگ نام‌های شاهنامه، جلد۱.

 

محمد رشیدیان سیکه وندی بازدید : 146 چهارشنبه 05 اسفند 1394 نظرات (0)

ورود به نيايشگاه‌های مجازی تاريخ‌بوك :

 

           

 

 

 

                                                                                          

 

.براي بهره‌گیری از همه داشته‌‌های تارنما؛ درون‌ شوید، نام‌نويیسی كنیديا بیشتر بدانید.

محمد رشیدیان سیکه وندی بازدید : 121 دوشنبه 03 اسفند 1394 نظرات (0)

 

اسفند یا اسپند (در زبان فارسی افغانستان: حوت)، در زبان پشتو کب (به پشتو: کب) و در زبان کردی رەشەمە (به کردی: رەشەمە)، دوازدهمین و آخرین ماه سال خورشیدی است. اسفند سومین و آخرین ماه فصل زمستان است. این ماه در سال‌های عادی ۲۹ روز و در سال‌های کبیسه ۳۰ روز دارد. این ماه از روز ۳۳۷م سال شروع می‌شود و در روز آخر سال (در سال‌های عادی روز ۳۶۵م و در سال‌های کبیسه روز ۳۶۶م) پایان می‌یابد.

برج فلکی اسپندماه برج حوت (ماهی) است که دوازدهمین برج فلکی از دایرةالبروج است. نماد برج اسپند٬ دوماهی (در انگلیسی Pisces) نامیده می‌شود. عنصر این برج آب است.

در گاه‌شماری رسمی ایران نام این ماه از نام ماه دوازدهم گاه‌شماری اوستایی نو برگرفته شده‌است. در گاه‌شماری [زرتشتی] پنجمین روز هر برج نیز اسپند نام دارد و دراسپندروز از اسپندماه٬ جشن سپندارمذگان برگزار می‌شود. ایزد این ماه امشاسپندسپندارمذ است.

سپندارمذ در اساطیر اوستایی و باورهای زرتشتی یکی از امشاسپندان و ایزدبانوی زنان و زمین و نگهبان و پاسدار زایش و باروری است و نماد فروتنی، پرستش و فرمانبرداری به شمار می رود.

واژه‌شناسی

 

این واژه در اوستایی «سْپِنْتَه آرمَئیتی»(Spenta-Ârmaiti) می‌باشد و نام چهارمین امشاسپند است، از دو بخش «سپنته»(Spenta) یا «سپند» به معنای پاک و مقدس و «آرمئیتی»(Ârmaiti) به معنای فروتنی و بردباری تشکیل شده است و در کل به معنای فروتنی ِپاک و مقدس است. این واژه در پهلوی «سپندارمت»(SpandÂrmat) و در فارسی «اسپندارمزد» و «سپندارمزد» و «اسپند» و «اسفند» شده است.

خیام در رساله‌ای موسوم به نوروزنامه که جزو رسایل منسوب به اوست، دربارهٔ این نام می‌نویسد:

«بدان جهت این ماه را اسفندارمذ نامیده‌اند که اسفند به زبان پهلوی به معنی میوه است، یعنی اندر این ماه، شکوفه‌های میوه‌ها و گیاهان به روییدن و آماده شدن برای رُستن آماده شوند و اندر این ماه، آفتاب، اندر برج حوت باشد.»

 

محمد رشیدیان سیکه وندی بازدید : 158 جمعه 23 بهمن 1394 نظرات (0)

 

متن شعر ای ایران

 

در شهریور 1323زمانی که نیروهای انگلیسی و دیگر متفقین تهران را اشغال کرده بودند، حسین گل گلاب تصنیف سرای معروف، از یکی از خیابان های معروف شهر می گذرد.
او مشاهده می کند که بین یک سرباز انگلیسی و یک افسر ایرانی بگو مگو می شود و سرباز انگلیسی، کشیده محکمی در گوش افسر ایرانی می نوازد. گل گلاب پس از دیدنِ این صحنه، با چشمان اشک آلود به استودیوی روح الله خالقی (موسیقی دان) می رود و شروع به گریه می کند.
غلامحسین بنان می پرسد ماجرا چیست؟ او ماجرا را تعریف می کند و می گوید:
کار ما به اینجا رسیده که سرباز اجنبی توی گوش نظامی ایرانی بزند ! سپس کاغذ و قلم را بر می دارد و با همان حال، می سراید:
ای ایران ای مرز پرگهر
ای خاکت سرچشمه ی هنر
دور از تو اندیشه بدان
پاینده مانی و جاودان
ای دشمن! ار تو سنگ خاره ای من آهنم
جان من فدای خاک پاک میهنم…

همانجا، خالقی موسیقی آن را می نویسد و بنان نیز آن را می خواند و ظرف یک هفته، تصنیف “ای ایران” در یک ارکستر بزرگ اجرا می شود.

سرود «ای ایران» دقیقا در 27 مهر ماه سال 1323 در تالار دبستان نظامی [دانشکدۀ افسری فعلی] و در حضور جمعی از چهره‌های فعال در موسیقی ایران متولد شد. شعر این سرود را «حسین گل گلاب» استاد دانشگاه تهران سروده بود، و از ویژگی‌های آن، اول این است که تک‌تک واژه‌های به کار رفته در سروده، فارسی است و در هیچیک از ابیات آن کلمه‌ای معرب یا غیر فارسی وجود ندارد. سراسر هر سه بند سرود، سرشار از واژه‌هاى خوش‌تراش فارسى است. زبان پاكیزه‌اى كه هیچ واژه بیگانه در آن راه پیدا نكرده است، و با این همه هیچ واژه‌اى نیز در آن مهجور و ناشناخته نیست و دریافت متن را دشوار نمى‌سازد.

دومین ویژگی سرود «ای ایران» در بافت و ساختار شعر آن است، به‌گونه‌ای که تمامی گروه‌های سنی، از کودک تا بزرگ‌سال می‌توانند آن را اجرا کنند. همین ویژگی سبب شده تا این سرود در تمامی مراکز آموزشی و حتی کودکستان‌ها قابلیت اجرا داشته باشد.

و بالاخره سومین ویژگی‌ای که برای این سرود قائل شده‌اند، فراگیری این سرود به لحاظ امکانات اجرایی است که به هر گروه یا فرد، امکان می‌دهد تا بدون ساز و آلات و ادوات موسیقی نیز بتوان آن را اجرا کنند.

آهنگ این سرود که در آواز دشتی خلق شده، از ساخته‌های ماندگار «روح‌الله خالقی» است. ملودی اصلی و پایه‌ای کار، از برخی نغمه‌های موسیقی بختیاری که از فضایی حماسی برخوردار است، گرفته شده.

این سرود در اجرای نخست خود به‌صورت کر خوانده شد. اما ساختار محکم شعر و موسیقی آن سبب شد تا در دهه‌های بعد خوانندگان مطرحی همانند «غلامحسین بنان» و نیز «اسفندیار قره‌باغی» آن را به‌صورت تک‌خوانی هم اجرا کنند.

در سالهای اولیه پس از انقلاب، این سرود برای مدت کوتاهی به‌عنوان «سرود ملی» از رادیو و تلویزیون ایران پخش می‌شد، اما بعدا چند سالی از رسانه‌های داخلی حذف شد تا در دهۀ اخیر که باز در مناسبت‌های مختلف تاریخی، آن را می‌شنویم.

ای ایران ای مرز پر گهر
ای خاكت سرچشمه هنر
دور از تو اندیشه بدان
پاینده مانی و جاودان
ای … دشمن ارتو سنگ خاره ای من آهنم
جان من فدای خاك پاك میهنم
مهر تو چون شد پیشه ام
دور از تو نیست اندیشه ام
در راه تو ، كی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاك ایران ما

سنگ كوهت دُر و گوهر است
خاك دشتت بهتر از زر است
مهرت از دل كی برون كنم
برگو بی مهر تو چون كنم
تا … گردش جهان و دور آسمان بپاست
نور ایزدی همیشه رهنمای ماست
مهر تو چون شد پیشه ام
دور از تو نیست ، اندیشه ام
در راه تو ، كی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاك ایران ما

ایران ای خرم بهشت من
روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیكرم
جز مهرت بر دل نپرورم
از … آب و خاك و مهر تو سرشته شد دلم
مهرت ار برون رود چه می شود دلم
مهر تو چون ، شد پیشه ام
دور از تو نیست ، اندیشه ام
در راه تو ، كی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاك ایران ما

محمد رشیدیان سیکه وندی بازدید : 258 جمعه 23 بهمن 1394 نظرات (0)

 

گروه سرود پایه ششم دبستان شهید یوسفی

روستای معصوم آباد میربگ

شعر : ای ایران ای خاک پاک دلیران

 

دبستان شهید یوسفی

 

برای مشاهده تصاویر با کیفیت بالاتر بر روی آن ها کلیک کنید .

 

 

متن شعر :

 

 

ای ایران ، ای خاک پاک دلیران         ای ایران ، ای مردانت همچو شیران
ای ایران ، ای عشقت نشسته در جان
ای ایران ، ایرااااااان
ای ایران ، ای خاکت سرچشمه نور    ای ایران ، ای شهر گذشته دور
ای ایران ، ای من با نام تو مغرور
ای ایران ، ایرااااان  

بـاد با آیینه ها همسو شده                    با گل خورشید رو در رو شده
مـا نسیم آسا به بالا پر زدیم                                تا ستاره تا ملائک سر زدیم
بال گستردیم به اوج آسمان                 همنوا گشتیم با پیر مغان
زیر باران سخاوت تر شدیم                  در منای دوست ما پرپر شدیم
خانه ما مأمن خورشید شد                   قبله امید هر نومید شد
آسمان بوسه زند بر خاک ما                                لاله شد قندیل در افلاک ما

ای ایران ، ای خاک پاک دلیران         ای ایران ، ای مردانت همچو شیران
ای ایران ، ای عشقت نشسته در جان
ای ایران ، ایرااااااان
ای ایران ، ای خاکت سرچشمه نور    ای ایران ، ای شهر گذشته دور
ای ایران ، ای من با نام تو مغرور
ای ایران ، ایرااااان

راست قامت همچو نخل استوار            ما شدیم همسایه هر سر به دار
سرزده در باغ ما سرو صبور                 پرزده بر باغ ما سیمرغ نور
مرکب رهوار ما طوفان شده                               ملک ما تربت سروستان شده
بر سمائش هور می تابد ببین                                از بهارش سیب سرخ جان بچین
دست در دست شقایش با وقار             پر بزن از خاک ما تا کوی یار
خاک اینجا مام هر دلداده است          مهد هر شیر اوژن آزاده است
نینوایی می کند نی های آن                               لاله هایش میزند شعله به جان
موج سرکش گرچه باشد استوار           ترس از دریای طوفانی مدار

ای ایران ، ای خاک پاک دلیران         ای ایران ، ای مردانت همچو شیران
ای ایران ، ای عشقت نشسته در جان
ای ایران ، ایرااااااان
ای ایران ، ای خاکت سرچشمه نور    ای ایران ، ای شهر گذشته دور
ای ایران ، ای من با نام تو مغرور
ای ایران ، ایرااااان

 

 

محمد رشیدیان سیکه وندی بازدید : 214 سه شنبه 06 بهمن 1394 نظرات (0)

 

 

کاردستی های دانش آموزان پایه دوم ابتدایی دبستان شهید یوسفی

 

آموزگار : آقای عزت اله یاری

 

 

 

 

دبستان شهید یوسفی

 

دبستان شهید یوسفی

 

برای مشاهده همه ی تصاویر بر روی ادامه مطلب کلیک کنید .

 

 

محمد رشیدیان سیکه وندی بازدید : 159 سه شنبه 29 دی 1394 نظرات (0)

ریشه واژه لکی «زَمی» zami  به معنی زمین :

 

واژه فارسی زمین ، در زبان اوستائی به گونه ی «زَمَ»  zama  ذکر شده است. در هندی باستان  jmâ   به معنی «روی زمین» و در هندی کنونی «زمین» است .

این نام در زبان پهلوی به گونه ی «زمیک»  zamik  (یا zamig )  است.

این واژه در زبان لکی «زَمی»  zami  است.

در افغانی  jmaka به معنی زمین است که به همین واژه در هندی باستان نزدیک است.

در گویش سریکلی zems  /  اُستی  zanxa  /  بلوچی  zamik  به معنی «مزارع ، بذرها» /  در گویش خوری زَمی  zami  (مانند زبان لکی)  /  در گویش سرخه ای  «زَم»  zam  /  کردی مهابادی  : «زَوی»  zawi  /  در گویش های لُری ، سیستانی ، خراسانی و زفره کوهپایه اصفهان به گونه ی «زِمی»  zemi  گفته می شود.

 

نام زمین در اشعار فارسی :

 

اساسی که در آسمان و زمی است

به انـــــدازه قــــدرت آدمـــــی است

«نظامی»

 

ابـــا خــلعت فـــاخر از خـرمــــی

همی رفتی و می نوشتی زمی

«رودکی»

 

در زمی اندر نگر که چرخ همی

با شـــب یا زنــده کــــارزا کــند

«ناصرخسرو»

 

آمــد بهار خـــرم و آورد خرمی

وز ف نو بهار شد آراسته زمی

«منوچهری»

 

بخشم اندرون شد از آن زن غمی

به خـواری کشیدش به روی زمی

«شاهنامه»

 

به خوبی روشن است که تلفّظ زمین در اشعار فارسی همچون تلفّظ زبان لکی و گویش خوری ، «زَمی»  می باشد.

نام یشت نوزدهم در اوستا «زامیاد یشت» خوانده می شود. «زامیاد» به معنی «فرشته یا ایزد زمین»  است . نگهبانی روز بیست و هشتم هر ماه شمسی با ایزد زامیاد می باشد. در گذشته درخت نشاندن و تخم کاشتن و عمارت ساختن در این روز را خجسته و نیکو می دانسته اند.

 

چـون زامــیاد نیاری ز می تو یاد

زیرا که وشتر آید می روز زامیاد

«مسعود سعد لاهوری»

 

تعدادی از واژه های مرتبط با زمین در زبان پهلوی :

زام  zâm  : زمین

زامدات  zâmdât : زامیاد، نام روز بیست و هشتم از هر ماه

زامیات zâmyât : ایزد زمین ، = زامدات

زمنیتن  zamenitan : بردن، هدایت کردن، فرستادن

زمیک چیهرک zamik cihrak : زمین چهره(دارای گوهر زمینی)، نام گونه ای از ستارگان است.

زمیکن zamiken : زمینی، خاکی

زمیکیک zamikik : زمینی خاکی

زمیک پتمانیه  zamik patmânih : هندسه(علم مساحت کردن زمین) ، زمین پیمائی

زمیک سرتکان  zamik sratakân  : ستارگانی که از نوع زمین هستند.

 

منابع :

1-پیوند واژه های لری با دیگر زبان های آریائی

2-گویش لکی ، سید حشمت الله موسوی، شهناز عزیزی

3-فرهنگ زبان پهلوی، دکتر بهرام فره وشی

 

محمد رشیدیان سیکه وندی بازدید : 563 سه شنبه 29 دی 1394 نظرات (0)

 

ریشه واژه لکی «اُر»  ôr  به معنی ابر :

 

در زبان لکی واژه ی ابر به گونه ی «اُر»  ôr  تلفظ می گردد.

این واژه در اوستا  «اَوِْرَ»  awra  یا  aowra   و در پهلوی «اَور»  awr  می باشد .

شاهد مثال لکی:

آری بلی، آه است وا، ابر است اور و باد است وا

هم پیش می باشد نوا، گفتار بیهوده چرن

 

واژه ابر در زبان سنسکریت «ابرَ»  abhra  است.

در زبان کاسی  «اوبریاش» به معنی «خدای باران و رعد» آمده است. واژه ابر در پارسی میانه «ابر»  abr  و در سکایی «ابرَ»  abra  گفته می شود .

واژه ابر در گویش لری مانند زبان لکی به صورت «اُر»  or  تلفّظ می شود.در کهکیلویه و بویراحمد نیز ôr تلفّظ می شود. در گویش های سیستانی ، دلیجانی (برخی از مناطق) ، میمه و گویش پیشین نراق به گونه ی «اُر»  owr  و در گویش راجی دلیجان «اَور»  awr  و در دزفولی و خوری «اُور»  ôwr  و کردی مهابادی «هَور»  hawr   آشتیانی «اُوِْرِْ» تلفّظ می شود. در بلوچی «هَور»  haur  به معنی «باران» می باشد. همچنین واژه ابر در گویش بیذُوُی و یزدی «اَور»  avr   و کردی کورمانجی «اِویر»  ewir  گفته می شود.

در افغانی «اورَ»  owra  و در آسی (لهجه ی دیگوری)  «ارو»  arv  و در تاجیکی کنونی «ابر»  abr  گفته می شود.

در زبان یونانی  borêas  به معنی «باد شمال» و به زبان روسی «بوریا» به معنی بوران که هم ریشه با واژه ی «اوبریاش» در زبان کاسی است.

در زبان انگلیسی و فرانسوی «ایر»  air  به معنی «هوا» و در ایتالیایی «اریه»  aria  به معنی «هوا» می باشد. همچنین واژه های انگلیسی چون : awrial = هوائی ، aerology = هواشناسی ، aeroplane = هواپیما  ، و واژه های فرانسوی چون : aerien = هوائی  ، aèro plane = هواپیما  ، aèrologie = هواشناسی  ، و واژه های ایتالیائی چون : aereo = هوائی ، هواپیما(اسم مذکر) و  aerofisica = هواشناسی ، همه از «ایر»  air  به معنی «هوا» گرفته شده اند ، که خود آن قابل مقایسه است با واژه هائی که در خصوص «ابر» ذکر شد.

 

منابع :

1-پیوند واژه های لری با دیگر زبان های آریائی ، ایرج محرّر، نشر بلخ ، 1384

2-گویش لکی بازمانده ای از زبان های باستان، سیدحشمت الله موسوی و شهناز عزیزی، تهران : پیشرو مبتکران ، 1393

 

 

محمد رشیدیان سیکه وندی بازدید : 94 سه شنبه 29 دی 1394 نظرات (0)

 

ریشه واژه لکی «وارون»  vâron

 

واژه فارسی باران در زبان لکی «وارو»  vâro ( در نورآباد دلفان «وارون» vâron ) و در گویش لری خرم آبادی «بارو»  bâro  تلفّظ می شود.

در در اوستا «وارنتَ»  vârenta  به معنی باران و «وار»  vâr  به معنی «باریدن» است.

در زبان پهلوی «واران»  vârân  به معنی «باران» و «واریتن»  vâritan  به معنی «باریدن» است.

در گویش بیذُوُی (ابوزیدآباد کاشان) مانند لکی وارو تلفّظ می شود. در زبان آسی (لهجه ی دیگوری)  warun  (و لهجه ایرونی  wain ) به معنی «باریدن» می باشد. در کردی «واران» (کردی مهاباد  bârân ) و در گویش لنگرودی «وارئون»  vârôn  و رشتی «واران»  vârân  همه به معنی «باران» و در سیاهکل «وارسَن»  vârassan و در زبان ژاپنی «فور»  fur  به معنی باریدن می باشد. در گویش بروجردی «بارو» به معنی «باران» است.

در گویش های کوهمره نودان، جروق، سرخی و فارس ، «بارو» به معنی «باران» است. در گویش های لُری و گیلانی «بوار»  bavâr  به معنی «بِبار» و «نوار»  navâr  به معنی «نَبار» و باز در گویش لری و لنگرودی و گالشی : «بوارم» به معنی «ببارم» ، «بواری» به معنی «بباری» ، «بواره» به معنی «ببارد» ، «بواریم» به معنی «بباریم» ، «بوارین» به معنی «ببارید» ، «بوارن» به معنی «ببارند» است.

در هندی نو «باریش» به معنی «باران» است ( «باریش» در زبان تکی استانبولی به معنی «صلح کردن» است ).

 

نکته : واژه های پهلوی و لکی برخلاف فارسی امروزی هر دو با واج «و» شروع می شوند.

شاهد مثال لکی :

 

ژ او سر ترکش او سوارکاران

ماواریا ایرشت تیر وینه واران

 

 

منابع :

1-پیوند واژه های لری با دیگر زبانهای آریایی، ایرج محرّر

2-گویش لکی، سیّدحشمت الله موسوی،شهناز عزیزی

 

محمد رشیدیان سیکه وندی بازدید : 129 سه شنبه 29 دی 1394 نظرات (0)

 

ریشه واژه لکی «وَر»  var  به معنی برف :

 

واژه ی لکی «وَر»  var  در فارسی به معنی برف است که در زبان لکی به گونه های «وَر» و «وِییر»  vêyr  (در الشتر به گونه ی «وَرف»  varf ) تلفّظ می گردد.

در زبان اوستایی «وفرَ»  vafra ( همچون گویش زرتشتیان یزد) و در زبان پهلوی «وفر»  vafr  خوانده می شود. در گویش زرتشتیان کرمان «ورپ»  varp  به معنی برف می باشد.

در گویش بیذُوُی «وَفر» vafr  و در گویش های شهمیرزادی، سنگسری، نطنزی، گالشی، روستاهای شرق گیلان و در اشکشمی و سنگلیچی به گونه ی «ورف» varf  تلفّظ می گردد. در گویش راجیِ دلیجان «وَرفِ» ، گویش مونجانی «وارفه»  vârfa ، در گوش یودغا «وِرفُه»  werfoh  ، گویش سمنانی «وَرَه»  vara  ، آشتیانی «وَرفَ» ، سرخه ای : «وور»  vôr  ، لاسگردی : «وَر» var  ، و در گویش کردی مهابادی به دو گونه ی «بَفیر»  bafir  و «بَفر»  bafr گفته می شود.

 

منابع :

1-پیوند واژه های لری با دیگر زبان های آریائی ، ایرج محرّر، نشر بلخ ، 1384

2-گویش لکی بازمانده ای از زبان های باستان، سیدحشمت الله موسوی و شهناز عزیزی، تهران : پیشرو مبتکران ، 1393

 

تعداد صفحات : 15

درباره ما
Profile Pic
مدرسه شهید یوسفی روستای معصوم آباد میربگ ، نورآباد دلفان
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
  • سایت ایران دیبا
  • غیرانتفاعی ابوذر
  • سامانه دانش آموزی سناد
  • سامانه نام نویسی آزمون ورودی مدارس استعدادهای درخشان
  • برابر پارسی واژگان
  • راهنمای نام نویسی آزمون ورودی مدارس استعدادهای درخشان
  • سکه ها
  • پارسی سره
  • پارسی انجمن
  • ورزش
  • دبیرستان شهید حیدر کاظمی روستای معصوم آباد میربگ
  • الگوهای تدریس
  • راهبردهای نوین آموزشی
  • منطقه چواری
  • آموزش زبان های باستانی و ریشه واژه های لکی
  • سامانه ثبت نام و اعلام نتایج استعدادهای درخشان
  • آپلود فایل
  • سیکه وند چواری
  • محمد رشیدیان سیکه وندی
  • صندوق ذخیره فرهنگیان
  • پایگاه خبر فرهنگیان
  • خبرگزاری فرهنگیان
  • امور اداری فرهنگیان
  • فرهنگستان زبان فارسی
  • مدرسه شهید یوسفی
  • مدرسه شهید حمید عدالتجو
  • فیسبوک مدرسه شهید یوسفی
  • دبستان شهید یوسفی روستای معصوم آباد میربگ
  • معرفی به گوگل
  • سیستم ثبت سایت در 150موتور جستجوگر
  • قالب وبلاگ
  • دبستان شهید وصالی روستای نبی وند چواری
  • دبستان شهید وصالی
  • دبستان شهید عدالتجو
  • دبستان شهید یوسفی
  • نقشه تمام روستاهای ایران
  • دبستان شهید اصغر وصالی روستای نبی وند
  • واژه یاب
  • یار دبستانی
  • مرجع اسناد حقوقی
  • ضمن خدمت فرهنگیان
  • فیش حقوقی فرهنگیان
  • لکستان
  • دانلود سریال جدید
  • آخرین مطالب ارسال شده
  • نظرسنجی
    کدام یک از معلمان زیر را بیشتر دوست دارید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 428
  • کل نظرات : 18
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 143
  • آی پی دیروز : 48
  • بازدید امروز : 161
  • باردید دیروز : 77
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 161
  • بازدید ماه : 688
  • بازدید سال : 8,109
  • بازدید کلی : 242,619
  • کدهای اختصاصی